میرزا جعفر خامنه ای
ياشاسين شاهين دژ
شنبه 21 مرداد 1391برچسب:, :: 8:54 :: نويسنده : علي
 
 

جعفر خامنه‌ای

میرزا جعفر خامنه‌ای
زادروز ۱۲۶۶ شمسی
خامنه
ملیت ایرانی
پیشه شاعر
نقش‌های برجسته اولین شاعر نوپرداز تاریخ ادبیات ایران
والدین حاج شیخ علی اکبر خامنه ای

میرزا جعفر خامنه‌ای، یکی از افراد روشنفکر و آزادیخواه و مبازر آذربایجان که زبان فرانسوی را پنهان از پدر متعصب خود، آموخته و به ادبیات نوین ترکان عثمانی نیز آشنایی داشت، پیش از سال ۱۳۳۲ هجری قمری، در حدود سال ۱۲۹۲ شمسی از شکل معمول اشعار فارسی عدول کرده و فطعه‌های بی امضاء با قافیه‌بندی جدید و بی سابقه و مضمونهای نسبتا تازه انتشار می‌داد یکی از این قطعه‌ها که ادوارد براون در تالیف خود « تاریخ مطبوعات و ادبیات ایران نو» نقل کرده است، چنین است:

به وطن

هر روز به یک منظر خونین به در آیی   هر دم متجلی تو به یک جلوه جانسوز
از سوز غمت مرغ دلم هر شب و هر روز   با نغمه تو تازه کند نوحه سرایی
ای طلعت افسرده و ای صورت مجروح   آماج سیوف ستم، آه‌ای وطن زار
هر سو نگرم خیمه زده لشکر اندوه   محصور عدو مانده تو چون نقطه پرگار
محصور عدو، یا خود اگر راست بگویم   ای شیر، زبون کرده تو را روبه ترسو
شمشیر جفا آخته روی تو زهر سو   تا چند بخوابی؟ بگشا چشم خود از هم
برخیز یکی صولت شیرانه نشان ده   یا جان بستان یا که در این معرکه جان ده

قطعه دیگری نیز از جعفر خامنه ای ابتدا در سال ۱۳۳۴ ه.ق در یکی از جراید تهران و بعد در شماره نوروزی روزنامه تجدد تبریز به تاریخ ۱۳ جمادی الاخر ۱۳۳۵ ه.ق درج شده است:

به قرن بیستم

ای بیستمین عصر جفا پرور منحوس   ای آب ده وحشت و تماثیل فجایع
برتاب زما آن رخ آلوده به کابوس   ساعات سیاحت همه لبریز فضائل
دیدار تو مدهشتر از انقاض مقابر   شالوده ات از آتش و پیرانه ات از خون
هر آن تو با ماتم صد عائله مشحون   از جور تو بنیان سعادت شد بایر
ز این مذبح خونین که به گیتی شده برپا   روح مدنیت شده آزده و مجروح
خونها که به هر ناحیه ناحق شده مسفوخ   برناحیه عصر هنر لکه سودا…
نفرین به تو، ای عصر فریبنده و غدار   لعنت به تو، ای خصم بشر، دشمن عمران
ای بوم، فروکش نفس، ای داعی خسران   زاین پس مشو اندر پی ویرانه آثار
آنروز که زادی، چه نویدی که ندادی؟   امروز که رستی، تو زخون یکسره مستی
زین سان که تو ره بسپری، ای آفت هستی   فردا به وجود آری یک تل رمادی…

جعفر خامنه ای که می توان او را اولین شاعر نوپرداز تاریخ ادبیات ایران دانست، سالها پیش از نیما یوشیج این اشعار را به سبک نو سروده و به قول روزنامه تجدد سد سدید محافظه کاری را در عالم ادبیات و شعر شکسته است.

جعفر خامنه ای پسر حاج شیخ علی اکبر خامنه ای از بازرگانان خوش نام تبریز بود. وی در سال ۱۳۰۴ ه.ق برابر با سال ۱۲۶۶ شمسی در شهر تبریز بدنیا آمد و در آنجا تحصیل کرد. اشعار پرشور او در «حبل‌المتین» و «»و «» و«شمس» و بعدها در مجله دانشکده منتشر می شد.

جعفر خامنه ای علاوه بر اینکه ادیب و شاعر بود، مشروطه خواه و مرد سیاست هم بوده بطوریکه احمد کسروی در کتاب زندگانی من او را یکی از دوستان شیخ محمد خیابانی معرفی می‌کند و اضافه می‌کند که جعفر خامنه ای بود که او را با شیخ محمد خیابانی آشنا کرده است: «یکی از دوستانی که پیدا کردم آقای و دیگری ، و دیگری میرزا جعفر آقا خامنه ای می بود . در همان روز شادروان خیابانی که پس از بهم خوردن دار الشورا از تهران به قفقاز رفته بود به تبریز درآمد . به میانجیگری آقایان صفوت و خامنه ای با او نیز آشنایی یافتم. اینان نیز گاهی به نشستهای ما آمدندی، بسیار شبها نیز در خانه (پدر میرزا جعفر آقا) فراهم آمدیمی، این حاج شیخ یکی از بازرگانان بسیار نیکوکار تبریز می بود در تاریخ مشروطه یاد او کرده شده، میرزا جعفر آقا جوانی با دانش می بود که شعر نیز می سرود.

احمد کسروی در هم از جعفر خامنه ای بعنوان مترجم یاد کرده می نویسد: «به سال ۱۲۸۵ شمسی که مظفرالدین شاه مشروطه را داد دبستان را رواج بسیار یافته، کمتر شهری بود که یک یا دو دبستان یا بیشتر در آن نباشد دلبستگی مردم به اینها به جایی رسید که کار به قضاوت اندیشی رسید، و بسیاری از ایشان چنین پنداشتند که تنها چاره دردهای کشور همان دبستان است، و چون جوانانی از آن بیرون آیند همه درماندگی‌ها از میان خواهد برخاست. هر زمان که جشنی می گرفتند آگهی از آن در روزنامه‌ها می نوشتند، و شادمانیهای بی اندازه می نمودند و نویدها به خود می دادند به جایی رسید که نویسنده روزنامه «حیات» قفقاز، که خود مردی دانشمند می بود و به کارهای ایران دلبستگی نشان می داد به زبان آمد و خامه این اندیشه ایرانیان را باز نمود. (آن گفتار «حیات» را آقای جعفر خامنه ای از ترکی ترجمه کرده و در یکی از شماره‌های حبل المتین کلکته به چاپ رسیده است.»

میرزا جعفر خامنه ای با روزنامه‌های مردمی و ضد استبدادی همکاری نزدیکی داشت و با سرودن اشعار افشاگرانه و با چاپ و نشر آنها در جراید آنروز مستبدین را به شدت می کوبد « برای نمونه یکی از اشعاری را که در نکوهش و یارانش سروده و در همان روزها در روزنامه ، «ناله ملت » به چاپ رسیده و در بین توده مردم به زبانها افتاده بیتهایی را در پایین می آوریم»:

من ای خدا به تو نالم ز زاهدان ریائی   که عالمی بفریبند با قبا و ردایی
به خلق حرمت می می کنند ذکر ولی خود   زخون بی گناهان مست هر صبا و مسایی
به گاه موعظه آزار مور را نپسندند   به قتل و غارت شهری کنند حکمروایی
دهند مردم بیچاره را به پنجه جلاد   نه شرمشان زپیمبر نه بیمشان ز خدایی
بیا که خون شده جاری به جای آب به تبریز   به حکم شاه و فتوای چند شیخ کذایی
به بندگان خدا بسته کشته را معیشت   ولایتی شده مفلوک و مبتلا به گدایی
خدا که امر عبادش حواله کرده به شوری   حرام بشمرد این ابلهان ریش جنایی
بلی ز گاو مجسم محو فضیلت انسان   که آدمی نه به ریش است و نی قبا و کلایی


مصرع اول بیت آخر « بلی زگاو مجسم محو فضیلت انسان» جمله ای است که
یکی از مراجع تقلید شیعیان آنروز به نوشته. حاج میرزا حسن هنگامی که از تبریز با خشم بیرون آمده تلگرافی یا نامه ای به نجف فرستاده و در آن پس از بدگویی از مشروطه خواهان چنین گفته: (باید مشروطه مشروعه باشد). حاج شیخ در پاسخ او گفته « ای گاو مجسم مشروطه مشروعه نمی شود». این داستان آن زمان به زبانها افتاد و جعفر خامنه ای نیز در اشعارش به این صورت داخل کرد

« بلی زگاو مجسم محو فضیلت انسان۱»


صمد سرداری نیا در شماره ۳ – ۸۶ پاییز ۷۱
وارلیق در شرح حال میرزا جعفر خامنه‌ای از قول یحیی آرین پور می‌نویسد: «از شکل معمول اشعار فارسی عدول کرد و قطعه‌های بی امضاء با قافیه بندی جدید و بی سابقه ومضمون‌های نسبتاً تازه انتشار داد.» سرداری نیا می‌افزاید: وی هنگامی که این ابیات را با قافیه بندی جدید و بی سابقه می‌سرود. در سراسر ایران عنوان «شعر نو» به گوش کسی نخورده بود.


 

منبع

  1.  یحیی آرین پور، از صبا تا نیما
  • ۱. احمد کسروی، تاریخ مشروطه، چاپ دوازدهم، ص ۲۸۷ و ۷۳۳
  • جعفر خامنه ای
  • از صبا تا نیما


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





درباره وبلاگ

با سلام و ادب خدمت شما سروران گرامي و عزيز . هدف من از ايجاد اين وبلاگ معرفي و شناساندن اصالت ريشه فرهنگ سنن بزرگان مشاهير و آثارباستاني شهر و روستاهاي اقوام متمدن آذري و ترك زبان مي باشد . ضمنآ بدون هيچ وابستگي به جناح و حزبي مديريت ميشود . خواهشمند است نظرات ارشادي خود را جهت هر چه بهتر شدن وبلاگتون ارائه فرمائيد . منتظرتون هستم . با سپاس
آخرین مطالب
آرشيو وبلاگ
نويسندگان